اونی که تصمیم میگیره بین درس و امتحانا فیلم "نهنگ آبی" رو ببینه و کتاب "خداحافظ سالار" رو بخونه کیه؟ منم مننن!
درباره کتاب "خداحافظ سالار" باید بگم که به طرز خیلی عجیب و شگفت انگیز گونه ای پیداش کردم در حالی که اصلا انتظارش رو نداشتم. و اینکه کتاب شهدایی کم دارم و یکیش رو دادم به سحر! و قصد هم نداشتم فعلا بخرم.
القصه امروز زنگ آخر بیکار بودیم که بنده رفتم سروقت کتابخونه مدرسه. اسم کتاب ها رو نگاه میکردم که دیدم توی قفسه بالا کتابی به صورت خوابیده گذاشته شده و جلدش مشخص نیست. برداشتم و دیدم کتاب "خداحافظ سالار"ـه و خدا میدونه اون لحظه چقدرر ذوق کردم.
اگر کتاب رو میذاشتم مطمئن بودم دیگه پیداش نمیکنم و بهترین فرصت هم بود که بدون خریدن بتونم این کتاب رو بخونم(خسیس نیستم، فکر اقتصادی دارم!) خلاصه تصمیم گرفتم بخونم و بعد برش گردونم به کتابخونه.
 کلا دو تا کتاب درست و حسابی توی کتابخونه مدرسه پیدا کرده باشم یکیش "کشتی پهلو گرفته‌"ست و یکیش هم "خداحافظ سالار". که البته اون موقع کتاب "کشتی پهلو گرفته" رو نمیشناختم و یکم خوندم و گذاشتم توی کتابخونه. بعدم هرچقدر دنبالش گشتم پیداش نکردم.

+سرویسمون یه پسر داره جیگر! گفته بودم عاشق پسربچه هام؟ آرتین خان ۶ سالشه. البته هنوز نمیتونه روون صحبت کنه و خیلیی دلبرونه طور حرف میزنه. این پسر جذابیت های دیگه ای هم داره(استیکر عینک آفتابی روی چشم!)
آرتین موهای مشکی داره و ایضا چشم های مشکی و درشت*.* و دو فروند چال لپ! وقتی میخنده انگشتامو توی چالاش میبرم میگم "آرتین کی چال داره؟!"
عاشق این پسر شدم^^