[بی نِشان]

۱۳ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۹ ثبت شده است

یادداشتی برای نخواندن

دلم میخواد برای چند ساعت از تمام گروه های درسیم خارج بشم، چشمام رو ببندم و فقط آروم باشم. دلم میخواد یادم بره الان چه امتحانی دارم و فردا چه و معلم چی گفته.
ساعت ۸ شب (!) امتحان جغرافیا بود و منِ خسته از عالم و آدم دیگه نمیکشیدم بخونم. با تهدید های معلم بنا بر نگرفتنِ نمره ی مستمر از روی کتاب پاسخنامه رو پر کردم و با نمره ی ۱۶ فرستادم بره. ۱۶؟ دیگه اصلا برام مهم نیست حتی دیپلمم نگیرم! تقلب؟ فکر نمی‌کردید متقلب باشم؟ اعتراف می‌کنم که هستم. دیگه خوندن این مزخرفات رو برنمی‌تابم.
اگر از اول میگفتن که قراره ۱۲ سال از عمرم رو توی این نظام آموزشی فاسد بگذرونم و هیچ عایدی ای نداشته باشم، محال بود تن به این ظلمِ فاحش بدم!
حقیقتش فکر نمی‌کنم طلب که علمی که پیامبر گفته بود فریضه‌ست، این دروس مزخرفی باشه که هیچ نفعی برای دین و دنیای من نداشته و حتی گاها من رو از اعمال معنوی دور می‌کرد!
بالغ بر صد صفحه از کتاب قاف مونده و ارتداد گوشه ی کتابخونه خاک می‌خوره و ۸۲ روز از اشتراک طاقچه‌م مونده بدون خوندن هیچ کتابی!
اعلام برائت می‌کنم از آدمایی که میگن درس مهم تره و دیپلم فلانه و دانشگاه بیساره! باید آتیش زد اون آموزش پرورشی رو که یا داره کارمند تحویل جامعه میده یا دکتر و دندون پزشک! همه ی همکلاسیای من الان آرزوشونه که معلم بشن. شغل ثابت و درآمد ماهانه و تعطیلی عید و تابستون. نهایت رویاهای دانش آموزای جامعه ی ما اینه! شد یه بار اصول کارآفرینی یاد بدن؟ ریسک پذیری یاد بدن؟ کار گروهی و تلاش برای رسیدن به اهداف؟
کل تصورشون اینه اونی که نتونه درس حفظ کنه و ریاضی حل کنه خنگه! متصور نمی‌شن که شاید اون فرد می‌تونه یه نقاش یا موسیقی دان بزرگ بشه!
دلم می‌خواد فقط چشمام و فراموش کنم معیار برتری آدما دیگه تقوا نیست. تبدیل شده به مدرک و پول..
دلم میخواد جشمام و ببندم و .. فقط ببندم. همین.

۰۶ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۳:۳۹ موافقین ۷ مخالفین ۰
أم هادی

دل رو زدم به دریا!

سلام:)

اینبار با کلی حالِ خوب اومدم سراغ وبلاگم! شدیدا عاشق این قالب جناب نقل بلاگ شدم.

حقیر، همیشه مخالف سرسخت و دو آتیشه ی بستن نظرات بودم و هستم. اما تصمیم گرفتم مدتی رو به تعداد نظرات و دنبال کردن نگاه نکنم و فقط بنویسم، و به همین سبب نظرات تا مدت نامعلومی بسته میمونه اما از صندوق پستی که در منوی وبلاگ قرار داره همچنان خواننده ی نظراتتون هستم!


شنبه دو تا امتحان ناقابل دارم! چهار درس از دینی و دو درس از جامعه شناسی. حالا جامعه رو کاری ندارم، با اینکه گاها سنگین میشه اما قابل خوندنه! اما دینی.. امان دینی که چقدر سنگین و (عذر میخوام) افتضاح تالیف شده. که برای خوندن چهار درس، نفست دیگه بالا نمیاد. همین کارا رو میکنن که بچه از اول از دین فراری میشه چون فکر میکنه دقیقا همین اندازه ترسناک و خسته کننده ست. خلاصه که سه درس از دینی رو خوندم و رد دادم (-_-) و جامعه هم موند رو دستم!

 

x عزیزِ بزرگواری که مثلا فرهیخته و کتابخونی، باشه ما قبول کردیم شما هم کتاب میخونی. فقط لطفا وقتی یه کتاب میخونی انقدر صفحاتشو نکن تو تخم چشم ما و از زوایای مختلف ازش فیلم نگیر. خب؟ شاید باورش برات سخت باشه اما من اصلا واسم مهم نیست که چه مزخرفی میخونی!

۰۵ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۹:۰۷ موافقین ۶ مخالفین ۰
أم هادی

عدالت؟!

نماینده کلاس فایل صوتی ای تو در گروه قرار داد، که انگار آموزش و پرورش گفته نمرات مستمر طبق کلاس های آنلاین ارائه میشه و همه باید حضور داشته باشن و..
حقیقتش در مخیله‌ ام نمی‌گنجه که چطور معیار نمراتشون رو آزمون و کلاس های مجازی قرار دادن در حالی که خیلی از همکلاسی های خودم حتی گوشی ندارن یا اونایی که دارن و میان هم تقلب میکنن!
الان از عصبانیت نمی‌دونم باید چکار کنم..

۰۴ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۴:۴۱ ۴ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
أم هادی