بیدار شدم و از برای نماز صبحی که پس از ایام مدید و بخاطر قرص آرامبخش قضا شد، با خون دل وضو گرفتم و گلابی آبداری بر بدن زدم و الله اکبر!
مدتی بود که در گوش راستم صدا های عجیبی مانند زوزه باد می شنیدم که هربار با منقطع یا طولانی شدنش من را به یاد صدای جغد و غیره و ذلک می انداخت. مدتی بی خیالش شدم تا شاید از رو برود اما نرفت! بعد به مامان گفتم و گفت چندان جدی نگیرم و احتمالا گوشم پر شده و باید تمیزش کنم و فیلان و بیسار. بعد تر مامان در واتساپ اسکرین شاتی از صفحه ی وب سایتی برایم فرستاد با مضمون پر شدن گوش صدا های ناشی از آن! گویی خواست خیالم را راحت کند و همانطور که می دانید مادر ها عموما دکتر گریزند دو شب قبل نشستم و خیلی جدی گفتم می خواهم دکتر بروم و اگر این صدا های مداوم گوشم که مدتی ست قطع نشده مشکل جدی باشد و من با غفلت پشت گوش بیندازم، می ترسم مشکل جدی تری ایجاد شود.
دکتر گوشم را چک کرد و گفت مشکل از گوش نیست و این ها عصبیست. پرسید "استرس داری؟" و من به مثابه ی زمان مرگ تمام مسخره بازی هایم که نشان از هر چیزی جز استرس و عصبی بودن داشت، از جلو چشمانم گذشت و سریع گفتم "بله!". دروغ هم نگفتم. واقعا استرس دارم. استرسِ قبولی حوزه. و مانند احمق ها در مسیر رفتن به درمانگاه هم استرس این را داشتم که آیا تخلیه ی گوش درد دارد یا نه! شب که حرف دکتر را به مامان منتقل کردم و گفتم استرسی که الان دارم خیلی کمتر از زمان مدرسه است گفت "فکر میکنی یک دفعه این اتفاق برات میفته؟ اینا جمع میشه و یهو خودشو نشون میده!" و منی که که تازه دلیل خواب های نا آرام و کنسرت های درون گوشم را پیدا کرده بودم، گویی به آرامش رسیده بودم.
اسم یکی از قرص های تجویزی را در اینترنت سرچ کردم و با اطلاعات ویکی پدیا که گفته بود قرصش مانند متازون است و باعث سرخوشی می شود حقیقتا خندیدیم! قرص را که اندازه ی یک عدسِ ریز بود به شکلی کاملا ناعادلانه نصف کردم و تکه ی ریز تر را خوردم و بعد از مدت ها یک خوابِ آرام را تجربه کردم، به قیمت قضا شدن نمازم..
هیچوقت فکر نمی کردم روزی انقدر برای قضا شدن نمازم غصه بخورم و دلشکسته شوم.
نشانه ی خوبیست؟ شاید ..!
حالا هم که بیکار بودم، تصمیم گرفتم کار های عقب افتاده ام را انجام دهم و چه چیزی واجب تر از جواب دادن به نظرات شما؟! (اگر نامزد انتخابات شوم با این وعده های سر خرمن خوب رای می آوردم!)
*پست قبل رو هم بخونید و نظر بدید. خالی از لطف نیست!
ان شاءالله که زودتر کامل برطرف بشه.
اعصاب خرد کنه😥