اگر مقدمه اول و دوم را نخواندید، آن قدر مهم نیست. اصل ماجرا پس از آن است.


گاهی اوقات، اوقاتی که مثل حالاست و بیکارم یا به کاری مشغولم که ازش خوشم نمی‌آید، گیاه فکر سرزده سر می‌رسد و پیچک‌وار، از گوشه‌ای جوانه می‌‌زند و نرم نرمک تمام بافت‌های مغزم تسخیر می‌کند. آرامشم مغلوب سم پنهانش می‌شود. سم مهلکی که دزدکی از ریشه به ساقه و برگ‌هاش نفود می‌کند و میزبان را از پا در می‌آورد. گیاه فکر بی رحم‌ترین و لاقیدترین ترین موجود دنیاست، اگر بتوان موجود خواندش ..
ثمرهٔ گیاه فکر سم مهلکش است. اصلا اسمش را هم از ماحصل سمّش گرفته‌اند؛ "فکر"! سم که به بافت‌های مغز رسید، آرام می‌خزد و خودش را به زور و دردناک در بافت جا می‌دهد. زمانی نمی‌گذرد و حتی زمان، کمتر از چیزی که باید احساس می‌شود. گیاه فکر خاصیت جابجایی زمان دارد. هم می‌تواند تو را به زمانی دیگر منتقل کند، و هم می‌تواند همین زمانی که در آن هستی را کند و تند کُنَد‌؛ اصلا متوقفش کند.
سم کشنده که به مقصد رسید، آن وقت تازه شروع ماجراست. فکر، بی‌طاقت و وحشیانه روی سینه‌ات چنبره می‌زند و گلویت را می‌فشارد؛ تو گویی بختکی .. نفست تنگ می‌شود.
گفتم که! این تازه شروع مرگ تدربجی است. فکر می‌کنم. به اینکه من چه تفاوتی با بقیه دارم؟ پوست سبزه‌ام چه کم از آن سفیدِ بور دارد؟ قد کوتاهم چه تاثیر منفی‌ای در شخصیت و اخلاقم می‌گذارد که آن قد بلند، از آن مبراست؟ لطفا به دماغم دیگر خرده نگیرید. بای دیفالت ایران است! می‌شود کمی "من" را ببینید؟ من را با همین سبزه بودنم و کوتاه قد بودنم. آن وقت بالا و پایین کنید که قدش مخل تحصیلش است. نمی‌شود که دستش به بالای تخته سیاه نرسد. رنگ پوستش در صداقتش تاثیر منفی دارد. دستپخت فقط دستپخت بالای ۱۶۵! هر چه باشد از آن بالا خیلی خوب محتویات قابلمه را رصد می‌کند. شما نمی‌دانید؛ قد و پوست در ایمان تاثیر مستقیم دارند. پوشش سیاه کراهت دارد. خب ما نمی‌خواهیم با کسی که پوستش اصل کراهت است زندگی کنیم. ضمنا هر چه قد بلندتر، به عرش خدا نزدیک‌تر.
جمع کنید بساطتان را. قصدتان ازدواج است یا آمده‌اید خرید عروسک؟ لطفا عزت نفسمان را با پالت رنگ و متر و ترازویی که دستتان گرفته‌اید نخراشید. سفارش دهید کارخانه یکی برایتان بسازد. بعید می‌دانم حوری بهشتی‌ای که پِیَش هستید را روی خاک خوارِ زمین پیدا کنید.
در آخر توصیه‌ام این است که چندان حوالی بلاگرها و مدل‌ها و حجاب استایل‌های اسلامی (!) نگردید. ما معمولی‌ها همین بیرون، در کنار شما زندگی می‌کنیم.