تصمیم به ماندن و آینده ای تاریک، یا تلاش و حداقل امیدواری به آینده ای روشن! مسئله این است.
پر واضح است کسی که یازده سالِ تمام سختی های تحصیل را پشت سر گذاشته، برای خوشی های چند ماهه، آینده اش را به باد نمی‌دهد و اگر هم گاها اینجا غری زدم از سر خستگی های لحظه ای بود!
برنامه ریزی ام برای امروز مطالعه ای لاینقطع بود که خب زیاد خوب پیش نرفت و به صورت منقطع مطالعاتی داشتم. در تمام طول مطالعه هم چرت میزدم و خستگی ام ثانیه ای و حتی با خوردن دو استکان چای نبات رفع نشد!
به هر حال به هر زوری که بود درس را به جای قابل قبولی رساندم. 

مطالعه ام این بود و اگر ۲۵ دقیقه را از آن کم کنیم می‌شود ۳ ساعت و ۲۷ دقیقه که برای من رکورد خوبی‌ست!

در این پست هم می‌خواستم خبرِ کم آمدن هایم را یدهم که به دلیل امتحان ترم و مطالعه برای آزمون حوزه است. نتیجه ی تلاش هایم را هم بعد از عید با خوشحالیِ تمام قبولی اعلام میکنم! 

دعا کنید برایم. من هم دعایتان میکنم اگر لایق باشم..